در امتداد خون

در امتداد خون

اگر در امتداد خون حرکت کنیم راه و عرصه مبارزه را گم نخواهیم کرد ...
امروز وظیفه ماست تا با قلم خود از خون های ریخته شده و آرمان‌های آنها دفاع کنیم
تا روزی که وعده داده شده است...

***********

»علی سلیمانی
»دانشجوی دوره نهم معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام
» سردبیر سابق ویژه‌نامه «حیات خلوت»
» سردبیر سابق ماهنامه فرهنگی سیاسی «حیات»
» مسئول واحد نشر و عضو شورای مرکزی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

  • ۱۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۳:۲۴ منت!

آخرین نظرات

۱۲ مطلب با موضوع «شخصی» ثبت شده است


سرمقاله شماره 45 فتح / ویژه نامه نیمه شعبان


پیش نوشت:

پس از انتشار شماره 45 فتح، بازخوردهای مختلفی نسبت به این شماره با سرمقاله «چشم مان به جمکران است؛ نه لوزان» منتشر شد. از خبرگزاری دولت گرفته تا مصاحبه آیت الله غرویان. هرچند که نشریه با مشخصات روشن بود اما نمی‌دانم چرا اصرار دارند که بگویند شب‌نامه؟! نمی‌دانم در کجای این مطلب احساسات دینی مردم را به بازی گرفته‌ام و یا چرا دوستان خودی، ما به سیاستزدگی در دین متهم می‌کنند؟!


1. میگویند وضعمان خوب خواهد شد، دیگر با دنیا مشکلی نداشته و همه چیز گل و بلبل میشود. همه جهان، رو به صلح و آرامش رفته و دیگر جامعه مهدوی ایران، دشمنی نخواهد داشت. قرار است بلوکهها باز شود و جامعه اسلامی غرق در نعمات الهی گردد. همه درهای نعمت و خوبی بر روی ما باز خواهد شد و خدا را شکر دیگر میتوانیم با شکمی سیر برای ظهور دعا کنیم.

 

2. اما اصلا چه نیاز است دعای برای ظهور؟! اوضاع جهان که قرار است خوب شود و همه در دهکده جهانی با کدخدا روی سازش دارند. خدا را شکر که دیگر جهان حرف ما را میشنود؛ حال چه فرقی می کند با ندای «الا یا اهل العالم...» در حجاز باشد و یا با قدم زدن در خیابانهای ژنو!

 

3. آقا اصلا اگر میشود ظهور نکن، چون نظم جهانی را به هم میریزید و هرچه رشته کردهایم پنبه میشود و پیوندهای دوستیمان با ابرقدرتها گسسته خواهد شد. آخر ما تازه خوب یاد گرفتهایم با آنها کنار بیاییم و دیگر حرفهای جهانی را بلد شدهایم و تازه میتوانیم بر سر یک میز بنشینیم.

 

4. امروز اگر درس بال عاشورائی جامعه شیعه را مذاکره میدانند؛ قطعا درس بال سبز مهدوی آن هم رسیدن به توافق جامع خواهد بود! اصلا وقتی میشود با زبان گفتگو کرد، دیگر چه نیازی به شمشیر و مبارزه است؟ انتقام از همه ظالمان جهان دیگر چه معنایی دارد؟ ما دیگر یاد گرفتهایم با گرگهایی که یک عمر هم به فکر دریدن ما بودهاند لبخندزنان گفتگو کنیم و ظلم آنان را نادیده بگیریم.

 آقا اگر میشود ظهور نکن تا حسابی برای آمدن تو گریه و زاری کنیم. تازه برای سرزمین حجاز نیز نامه تبریک فرستاده شده است و انشاالله روابطمان خوب میشود و میتوانیم به صحرای عرفات بیاییم و خوبِ خوب برایت دعا کنیم!

 

5. امروز برای ما آنچه از توافق با ابرقدرتها ترسیم میکنند این سوال را پیش آورده که مگر حضرت روح الله تلاش و جهاد برای نابودی ستمکاران را رمز ظهور نمیداند؟ چرا امروز از منزوی شدن ترس داریم و حاضر هستیم با هر امتیازی دم کدخدا را ببینیم؟! حضرت روح الله اشتباه در محاسبه را به ما گوشزد میکند: «اگر توقع دارید که در یک شب همه امور بر طبق اسلام و احکام خداوند تعالی متحول شود، یک اشتباه است و در تمام طول تاریخ بشر، چنین معجزهای روی نداده است و نخواهد داد و آن روزی که ـ ان شاء الله تعالی ـ مصلح کل ظهور نماید، گمان نکنید که یک معجزه شود و یک روزه عالم اصلاح شود؛ بلکه با کوششها و فدارکاریها، ستمکاران سرکوب و منزوی میشوند.»

 

6. باید دانست که کلید رمز ظهور، در سازش با ظالمان و مستکبران دنیا نیست، بلکه به قول شهید سید مرتضی آوینی: «منتظران موعود اهل مبارزه‏اند و مى‏دانند خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر نخواهد شد اما از آن فراتر اهل ولایت و اطاعتند و انتظار مى‏کشند تا فرمان چه در رسد.»

علی سلیمانی
۱۶ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

شاید سخت باشد تمام آنچه را که می‌خواهی بگویی در قاب تصویر بتوان آورد، و سخت تر از آن که کدام یک از تصاویر را می‌خواهی انتخاب کنی! اما به رسم یادگاری چند عکس نوشت از هویزه امسال تقدیم می‌شود. اگر فرصتی بود عکس نوشت های دیگری نیز اضافه خواهد شد.


صبحگاهی با طعم قرآن و سلام بر حسین علیه السلام

عکسی با نشاط بعد از یک ورزش صبحگاهی!!!

شابز! راهت ادامه دارد...

بچه‌های فضا ساز در فضا!

یحیی و حسن یهویی!!

در حال نصب لوستر ابداعی خادمان 

سید به بچه‌ها می‌گفت انشاالله فیضی هم از زیارت عاشوراهایی که تو مقتل می خونند، نصیب ما هم بشه!

یا فاطمة الزهرا سلام الله علیها...

به رسم یادگاری!

حاجی حبیب اللهی؛ یادآور ریش سفیدایی که تو جنگ در کنار جوونا بودند!

خادمان و جاده ای بی انتها در یک غروب روز کاری!

قرآن جیبی...!!


علی سلیمانی
۱۷ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر

یکی از بچه‌های ورودی جدید می‌گفت مگر نشریه دبستان است که بای بسم الله و تای تمت دارد!

نمی‌دانم در نشریات دبستان چنین چیزهایی رسم است یا نه؟! 

به هر حال ما سنت‌های نیک را نگه می داریم حال بخواهد بچه‌گانه باشد یا نباشد!

تای تمت هم یکی از سنت‌های خوب نشریه ما است...



1- به نام آنکه رخصت سخن گفتن به بندگان خود عطا فرمود.

2- حال که شماره سوم «حیات» در این سال تحصیلی آماده شده و مشغول نوشتن «تای تمت» هستم، کم‌کم باید بار سفر چند روزه اربعین را ببندیم. اربعین فرصت دیگری است تا آرمان‌های جهانی انقلاب را به یاد آوریم. دیدن خروش جمعیت اربعین فرصتی است برای یادآوری آرمانی فراموش شده در جهت زمینه‌سازی ظهور و برپایی حکومت جهانی، همان آرمانی که حضرت روح الله در گوش‌مان می‌خواند و لالایی فرزندان انقلابی‌اش شده بود! چشیدن این فضا برای بیماریِ فراموشیِ ما بسیار مفید خواهد بود و شاید دوایی باشد بر دردی که باعث شده دیگر کاری به مسائلی همچون جهان اسلام نداشته باشیم!

3- اگر می‌خواهید مصادیق این درد را در بدنه دانشجویی لمس کنید، می‌توانید نگاهی به بدنه جنبش دانشجویی داشته باشید. جنبش دانشجویی دیگر حرفی ندارد و به دنبال یک آرمان نیست، شب و روزش با یک هدف روبرو نبوده و تنها هر روز یک مجموعه کارهای برنامه پر کن انجام می‌دهد و یا میتینگ سیاسی به راه می‌اندازد. همین نامعینی هدف و دغدغه‌ها باعث می‌شود که هر روز یک مساله به عنوان بازی چند روزه و یا نقابی برای نشان دادن خود به عنوان یک دانشجوی وظیفه شناس اهمیت پیدا کند!

4- نمی دانم «حیات» هم در پشت این نقاب قرار گرفته است یا نه؛ مشی «حیات» بر این بوده که «ان الحیاة عقیدة و جهاد» را به عنوان شعار محوری خود فراموش نکرده، عقیده و اندیشه اسلامِ انقلابی را با جهادی به وسع خود همراه کند تا امیدی به رسیدن به حیات حسینی داشته باشد.

5- «حیات تازه» ویژه نامه ورودی های جدید در میان دانشجویان جدید دانشگاه توزیع و «حیات خلوت» هم کار خودش را شروع کرده است. «حیات خلوت»، ویژه نامه داخلی حیات است که بیشتر به مسائل داخلی دانشگاه می پردازد. علاوه بر انتشار نشریه، فضایی برای کسب تجربه و فراگیری مهارت‌های روزنامه‌نگاری برای دانشجویان ورودی جدید نیز فراهم شده است. «دیدبانِ» هنر و رسانه نیز در راه خواهد بود و قرار است علاوه بر سینما به مسائل و موضوعات گسترده‌تری بپردازد، دانشجویان جوان‌تر خود را برای دیدبانی آماده کرده و امیدواریم موفقیت‌آمیز باشد. ویژه‌‌نامه گفتمان انقلاب اسلامی «فتح» هم با سرعت بیشتری منزل‌های خود را طی می‌کند و بازتاب‌های خاص خود را داشته است.

6- می‌دانم که اشکالات «حیات» فراوان است و این را هم می‌دانم که بچه‌های حیات در حد بضاعت سعی خودشان را می‌کنند. بالاخره نشریه دانشجویی است و اقتضائاتی هم چون کم‌ تجربگی سردبیر را به دوش می‌کشد! اما با کمک نظرات و پیشنهادات و انتقادات شما می‌توانیم حیات بهتری داشته باشیم. همچنین مشتاق خواندن و انتشار مطالب  و یادداشت‌های شما هستیم.

7- فرآیند نشریه به همین‌جا ختم نمی‌شود و می‌تواند آغازگر اتفاقات خوبی باشد. شما می‌توانید با معرفی نشریه «حیات» در شهرها و روستاهای خود، در ایجاد یک شبکه ارتباطی بین دانشجویان گفتمان انقلاب اسلامی کمک کرده و شاهد پیوستگی و حرکت‌های هم‌جهت و تاثیرگذار بیشتری باشیم. ما یک پیشنهاد برای شما داریم؛ شما می‌توانید «سفیر حیات» در شهرها و روستاهای خود بوده و صدای دانشجویان گفتمان انقلاب اسلامی را به هرجایی که مناسب می‌دانید برسانید. اگر دوست دارید «سفیر حیات» باشید بسم‌الله؛ همین الان مشخصات خود را به رایانامه حیات (hayatmag.isu@gmail.com) ارسال نمایید.

 

 

حیاتتان حسینی!

علی سلیمانی

سردبیر

emtedadekhon.blog.ir

a.soleymany@gmail.com



علی سلیمانی
۲۵ دی ۹۳ ، ۱۷:۱۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
شماره سوم «حیات» در این سال تحصیلی به چاپ رسید. پرونده ویژه «جنبشولوژی» به همراه طرح جلد آن هرچند کمی درون مایه طنز داشت اما حرف‌های جدی بود و به نظر حرف‌های مهمی است که امروزه باید در بدنه دانشجویان و جنبش دانشجویی مورد سوال قرار بگیرد. باید به دنبال جواب به این سوال بود که: چرا جنبش دانشجویی در ایران مرده است؟!
«حیات با جنبشولوژی می‌آید» عنوان خبر انتشار این شماره حیات است. برای اطلاع از مطالب این شماره به صفحات زیر می‌توانید مراجعه نمایید:


حیات تا رسیدن به نقطه مطلوب خود هنوز فاصله دارد!
حیات کار سختی در زمستان سرد مطالبه گری دانشجویی دارد!
حیات راه طولانی برای رسیدن به تحلیلات دانشجویی اثرگذار در بدنه جامعه دارد!
حیات فضای محدودی در رخوت مطالعات و تحلیل‌های دانشجویی برای دیده شدن دارد! 
حیات برای علم کردن دوباره حرف‌های فراموش شده باید از جان مایه بگذارد!
حیات باید حیات داشته باشد!
.
.
.
اما حرف آخر:
- حیات نمی‌خواهد یک طرفه به قاضی رود! حیات مکانی است برای ارائه نظرات مختلف دانشجویی...
- هرکسی می‌تواند کمک کند؛ حتی با یک نقد یک دقیقه‌ای و یا فحشی رسا که نثار سردبیرش بشود!
- به قرارگاه روح الله (کنار بوفه) سری بزنید و نگاهی به نشریات داشته باشید. سعی می‌کنیم آنجا حضور بیشتری داشته باشیم. آقا حمید گل خاکم سالار هم که هستند!
- مطالب و یادداشت‌هایی که روزی نوشته‌اید و فکر می‌کنید خوب است بقیه هم بشنوند را ارسال کنید. یادداشتتان را به a.soleymany@gmail.com ارسال نمایید تا گفتگویی داشته باشیم.

علی سلیمانی
۱۵ دی ۹۳ ، ۱۵:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

این روزها صفحه اینستاگرام‌ به بهانه یادگاری‌هایی از سفر اربعین حال و هوای جاده نجف-کربلا گرفته است! عکس نوشت‌هایی از گوشه اندکی از آنچه در سفر اربعین از دیدگانمان گذشت:


صفحه اینستاگرام soleimany313



من که شاگرد دینی‌ات باشم

عاشق هم نشینی‌ات باشم

می‌دهی تو اجازه‌ام آقا

زائر اربعینی‌ات باشد


علی سلیمانی
۰۵ آذر ۹۳ ، ۱۴:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

شاید «در امتداد خون» مکان مناسبی برای انتشار این یادداشت نباشد. باید به فکر جایی باشم تا مطالب مربوط به «فرهنگ و ارتباطات» و دیگر مباحث مرتبط را بیاورم.
شاید هم جایش همین جا باشد، به نظرم امتداد خون در مسیر علم آموزی و هر چیزی که اسمش را می‌خواهید بگذارید است، حال جهاد علمی گوییم و یا تولید علم و یا حرف های درشت‌تر از آن که با آن بیگانه شده‌ایم! ( البته موضوع این یادداشت را نمی‌دانم می‌توان وصله علم چسباند یا نه!)
با پایان امتحانات، عملا برای خیلی از دانشجویان هنوز ترم تمام نشده است. تحقیق، کار عملی، پاورپوینت و... واژه هایی است که برای خیلی‌ها آشنا و یا شاید زجر آور است!


داستان کوتاه تحقیق نوشتن ما هم از این قرار است:

« دیدم حال و حوصله وصله کردن مطالب و مقاله درآوردن ندارم...
گفتم موضوع رو در قالب یک نشریه کار کنم...
هرچند شاید بهره‌ای از نمره نبریم...
اما ما کاری می‌کنیم که دوست داریم! »



دانش؛ ویژه نامه انسان شناسی زبان است. مطالعات زبان یکی از شاخه‌های گسترده انسان شناسی است. حوزه مطالعات انسان شناسی بسیار متنوع و گوناگون است، از انسان شناسی زبان گرفته تا دین و از انسان شناسی شهر تا موسیقی! 
اگر علاقه دارید تا با یکی از شاخه‌ها انسان شناسی ( که به نظرم یکی از مهمترین و جذاب‌ترین موضوعات آن است) آشنایی مختصری داشته باشید، می‌توانید «دانش» را بخوانید.

شاید «دانش» ادامه پیدا کند...
با موضوعات جدید...
در حوزه‌های مختلف...


دریافت فایل دانش / ویژه نامه انسان شناسی




علی سلیمانی
۱۰ تیر ۹۳ ، ۰۶:۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

لباس‌های خادم الشهدایی‌مان برای خودش سوژه‌ای بود. همه لباس‌ها در یک اندازه بود و خوشبختانه به تن بعضی‌ها بچه‌ها می‌آمد، البته دو برابر من قد و وزن‌شان بود!

بعضی بچه‌ها تونسته بودند از این طرف و آن طرف لباس هم‌اندازه خودشان را گیر بیاورند، بعضی‌ بچه‌ها هم قید لباس‌ها را زدند و اگه لباس خاکی با خود آورده بودند همان‌ها را می‌پوشیدند.

ما هم مانده بودیم چه کار کنیم؛ قید همه چیز را زدیم و پیراهن را پوشیدیم و آستین‌ها را چند لایه تا کردیم و زدیم بالا، شلوار هم که جای تعریفش بماند! خلاصه برای بعضی‌ها شده بودیم سوژه خنده!

دیروز یک داستان داشتم از شهید گنجی و شهید آوینی می‌خوندم که یاد این خاطره که تعریف کردم افتادم.

****

شهید گنجی خطاب به شهید آوینی گفت:

حاج مرتضی! دیگر باب شهادت هم بسته شد

شهید آوینی در جواب گفته بود:

نه برادر،

شهادت لباس تک‌ سایزی است که باید تن آدم به اندازه آن در آید

هر وقت به سایز این لباس تک سایز درآمدی، پرواز می‌کنی، مطمئن باش...

****

داشتم با خودم فکر می‌کردم که این قضیه لباس‌های تک سایز بی‌حکمت هم نبوده!

می‌خواسته بهمون بفهمونه که این لباس‌ هنوز به تن شما گشاده!

فقط یک حرف باقی می‌مونه، کاشکی یک روز این لباس تک سایز هم به ما بخوره!

علی سلیمانی
۰۳ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۰۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر

به بهانه ورود به ماه پایانی سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی:


حالا که وقت دست به قلم شدن نیست! دست باید نگه داشت برای یک ماه دیگر. آن‌جا که حنجره‌ها برای سخنرانی آماده است و قلم‌ها نفس تازه برای نگاشتن دارند...

بگذار تا نام سال مشخص شود و آن‌گاه بنویس، بگذار تا شعارها گفته شود و آن‌گاه از وظیفه بگو، بگذار تا بنرهای رنگارنگ قامت راست کنند و آن‌گاه از کارهای جهادی در تحقق امر مولا دم بزن، بگذار تا کلیدواژه‌ها مشخص شود و آن‌گاه کار علمی‌ات را شروع کن و بگرد که چند بار در کلام بزرگان این واژه آمده است!

حال بگذار به یادمان‌شهدا برویم و عهد تازه‌ای با شهدای آن‌جا داشته باشیم، همان‌هایی که از ما می‌خواستند گوش به فرمان باشیم. حال بگذار به پابوس ولی نعمتمان رویم و از نزدیک سخن مولا را بشنویم و در شکوه ولایت‌مداری فریاد زنیم که ما همه گوش به فرمان توئیم... 

حالا سکوت کن که حماسه‌ای با شکوه آفریده‌ایم از جنس نرمش، سازش و خدا را شکر که رسیده‌ایم به آرامش! سکوت کن که حماسه‌های اقتصادی‌مان خود فریاد می‌زنند، در همین نزدیکی، در بین صف‌ها در پی یک سبد کالا!

حالا سکوت کن که فقط حرف زده‌ای و بار آن را مردمی بی ادعا به دوش کشیده‌اند و تو در سالن در بین همین صندلی‌ها حماسه خواب به راه انداخته‌ای، در همین نزدیکی در همایش حماسه اقتصادی!

اسفند نشان کهنگی سال است و انگار همراه این کهنگی همه‌چیزمان لایه غبار و کهنگی می‌گیرد و در این غبار کهنگی دیگر مجال حرف زدن نیست، بگذار تا سال نو شود و نفسم تازه، آن‌گاه مجال برای حرف زدن بسیار است و مجال پاسخگویی فراوان. حالا وقت جواب است، باید سکوت کرد...


علی سلیمانی
۰۱ اسفند ۹۲ ، ۰۱:۵۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر

قبل محرم می‌گفتم:
ما را که " یا مجیر " و " اجرنا " عوض نکرد ، 
دلتنگ گریه های محرم شده دلم ! 


حالا باید بگویم:

ما را که گریه های محرم عوض نکرد!
دلتنگ یک سفر اربعین شدم!

وصله ناجور بودن این بازی‌ها را دارد...!


علی سلیمانی
۰۱ آذر ۹۲ ، ۲۲:۳۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

نگارشی است از رهسپار شدن دو سه روزه به مناطق عملیاتی غرب، جایی که مدتی بود خیلی دوست داشتم سفر کنم و از خیلی دوستان توصیف‌اش را شنیده بودم. هرچند که سفر کوتاهی بود اما حرف‌های زیادی داشت. انشاالله که به زودی دوباره قسمت‌مان شود...


رمز قرب

غربت واژه آشنای عاشقان دیار آشنایان است و در این وادی هرچه غریب‌تر بوده‌اند، خریدار بیشتری داشته‌اند.

مناطق غرب را با غربت آن شناخته و آن‌گاه که پا در این وادی غربت گذاری غریب‌تر می‌شوی، غریب با وانفسای دنیای شهری امروز، و این غربت بود که وارثان این سرزمین را قریب و آن‌گاه خدایی کرد!

آنگاه که حس می‌کنی در دیار آشنایان غریب افتاده‌ای، غرب فرصت خوبی است تا خود را پیدا کنی و آشنا شوی با غریبانی که قریب شده‌اند! این‌جا باید به دنبال رمز و راز بود و این را دانست که غربت راز قربشان بود...


باید به غرب آئیم

این روزها باید به غرب آئیم و شاهد آن باشیم که غیرت‌مندان این سرزمین چگونه با کم‌ترین امکانات و تجهیزات دشمن را از سر قله «بازی دراز» به زیر می‌کشند.

آری؛ باید به این‌جا بیاییم که سربازان قریب دیار غربت قلب دشمن را هدف گرفته و نه‌تنها در عملیات‌هایی چون «مسلم بن عقیل» و «زین العابدین» دشمن را به عقب می‌رانند، بلکه آن‌گاه تهدیدی می‌شوند برای قلب دشمن؛ بغداد...

آری؛ آنان که غربت سازمان‌های پوشالی جهانی سخت گیج‌شان کره باید بیایند و این غربت را ببینند تا شاید کمی قریب شوند!

باید آمد و دید که چگونه جاده تدارکاتی تحریم شده آزاد می‌شود، باید آمد و دید که چگونه دشمن از خاکمان دور می‌شود و به جای طمع بر این آب و خاک به فکر حفظ موقعیت خود فرو می‌رود.

سومار، قصر شیرین، سرپل‌ذهاب و... تاریخ روشنی است برای آنان ‌که می‌خواهند غریب باشند و شیرینی غیرت غربتِ از آسودگی‌ها را به مزاق خود بچشند!

 آنان که غربت جهان سخت آزارشان می‌دهد باید به غرب این سرزمین آیند تا کمی از غربت پست‌شان کاسته شود، و اگر در این غربت پست بمانیم نتیجه آن جز حراج خون هزاران شهید و نادیده گرفتن گریه هزاران مادر شهید نخواهد بود.


تکرار کن غرب، غربت، غریب و نظاره‌گر اشک مادر شهید صبوری باش که در ارتفاعات سومار، همان‌جایی که بهروزش پر کشیده است، او را صدا می‌کند و تو به اتفاق آن‌جا نظاره‌گر هستی و درونت آتش می‌گیرد که چقدر غریب افتاده‌ای!

تکرار کن غرب، غربت، غریب و نظاره‌گر پادگان ابوذر باش آن‌جا که میعادگاه عاشقان وصل بوده و شیرودی‌ها از آن سربه برون درآورده‌اند.


هنوز قریب نگشته‌ایم

کم گفته از غرب و کم شنیده‌ایم و حرف برای گفتن بسیار است و هنوز در این وادی قریب نگشته‌ایم تا برایتان از غربت‌اش بنویسیم.

باز هم برای خود بگو، تکرار کن تا در آوای شهر، غریب و دورافتاده هم‌چون گذشته سرگردان نباشی: غرب، غربت، غریب

مناطق عملیاتی غرب

سومار

1392/7/26

 

 

علی سلیمانی
۲۹ مهر ۹۲ ، ۰۱:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر